استراتژیهای بازاریابی بین الملل

۱- صادرات:
۲- اعطای امتیاز:
۳- فرنچایزینگ:
۴- تولیدقرار دادی :
۵- قرارداد مدیریتی :
۶- سرمایه گذاری مستقیم خارجی:
۷- پیمانهای استراتژیک:

#صادرات از زمانهای قدیم متداولترین روش ورود به بازار کشور میزبان بوده است.دولتها معمولا شرکتهای خود را به صادرات تشویق میکنند به خاطر اینکه صادرات میزان اشتغال را افزایش می دهد رقابت را تشدید می کند واز حاصل می کند.
شرکت ها به دو روش میتوانند به صادرات به پردازند:
۱) #صادرات_مستقیم
۲) #صادرات_غیر_مستقیم
هنگامی که یک شرکت کلیه فعالیتهای ضروری جهت فروش #محصولات خود را در کشور میزبان به عهده می گیرد به (صادرات مستقیم) دست زده است. این فعالیتها عبارتند از :تعیین ظرفیت #بازار. یافتن خریدار. تعیین کانال های توزیع و انجام امور اداری صادرات از قبیل :آماده سازی اسناد. اقدامات مربوط به حمل کالا و بیمه نمودن محموله.
هنگامی که شرکت تمایل به (صادرات غیر مستقیم) داشته باشد تمام این وظایف را به واسطه هایی مانند یک( شرکت مدیریت صادرات) ( (E.M.Cواگذار می کند و شرکت مدیریت صادرات در قبال یک مبلغ معین یا حق العمل یا ترکیبی از هر دو به صادرات محصول اقدام می کند.

اعطای امتیاز:

گسترش سریع بازاریابی جهانی اعطای امتیاز را به یکی از #استراتژی متداول ورود به بازار تبدیل نموده است. اعطای امتیاز عبارت ست از پرداخت یک مبلغ معین به عنوان حق الامتیاز توسط امتیاز گیرنده جهت اخذ استفاده از یک اختراع یا نواوری نشان تجاری فرمول #محصول نام شرکت یا هر چیز با ارزش دیگر به عبارت بهتر اعطای امتیازیعنی انتقال یک دارائی غیر مشهود ازیک اعطا کننده امتیاز به یک گیرنده امتیازاکثریت اعطای امتیازها میان کشورهای توسعه یافته انجام می شود .تحلیل تطبیقی از چگونگی اعطای امتیازشرکت های پنچ کشور ایلات متحده امریکا سوئدانگلستان المان ژاپن در سال ۱۹۷۵نشان داد که سه کشور انگلستان المان امریکا بیشترین تعداد امتیاز دهنده را دارا می باشد وامریکا کمترین تعداد امتیاز گیرنده را دارا است طبق این تجزیه وتحلیل کشور ژاپن بزرگترین وارد کننده تکنولوژی های خارجی با تعداد بالای اخذ امتیاز شناخته شدوسوئد بعد از کشور ژاپن بزگترین امتیاز گیرنده محسوب می شود.

فرنچایزینگ:

#فرنچایزینگ به عنوان یک شیوه ورود به بازارهای خارجی شبیه به #اعطای_امتیاز می باشد در یک قرارداد فرنچایز امتیاز دهنده به امتیاز گیرنده حق استفاده از یک اختراع یا نوآوری،نشان تجاری،فرمول محصول،نام شرکت یا هر چیز دیگر را واگذار می کند علاوه بر امتیاز دهنده،کمکهای عملیاتی و مدیریتی نظیر مواد خام ،تجهیزات،آموزش و منابع مالی را نیز در اختیار امتیاز گیرنده قرار میدهد از طرفی امتیاز دهنده مبلغی معین ویا در صدی از فروش را به عنوان حق امتیاز دریافت می کند.
از دهه ۱۹۴۰نوع جدیدی از فرنچایزینگ به نام فرنچایزینگ تجاری به وجود امد فرنچایزینگ تجاری که ابتدا در امریکا ایجاد شد در برگیرنده ارتباط مدوام بین امتیاز دهنده و امتیاز گیرنده بود که تنها شامل تبادل محصول خدمت ونشان تجاری می شد بلکه تمام جوانب تجاری وبرنامه واستراتژی بازاریابی کتبچه راهنمایی عملیاتی واستاندارها کنترل کیفیت و دوام در ارتباط متقابل را دربر می گرفت بعد از رشد سریع در دهه ۱۹۵۰و۱۹۶۰ میلادی امتیاز دهندگان امریکایی عملیات بین المللی خود را به صورت همه جانبه در کشورهای کانادا ژاپن اروپا واسیا تعمیم دادند گسترش عملیات امتیازدهندگان ایلات متحدامریکا در کشورهای دیگر به علت اشباع بازار داخلی نبود بلکه ظرفیت بالای بازارهای خارجی وتمایل امتیاز گیرندگان موجب تقویت این گسترش گشت برای مثال رستوران های مک دونالد وکنتاکی با استفاده از روش فرنچایزینگ عملیات خود را در بازار های عمده جهان با موفقیت گسترش دادند.

تولیدقرار دادی :

یک شرکت طبق موافقت نامه تولید قراردادی می تواند به دو صورت عمل نماید
۱٫شرکت می تواند قطعات را در اختیار یک تولید کننده قرار دهد و تولید کننده انها را مونتاژ نماید.
۲٫شرکت می تواند مسئولیت ساخت کل محصول با مشخصات ویژه ای به تولیدکننده واگذار نماید در هر صورت مسئولیت بازار یابی محصولات برای شرکت محفوظ می ماند.

قرارداد مدیریتی :

طبق #قرارداد_مدیریتی یک شرکت تخصص های مدیریتی و دانش فنی را برای شرکت دیگر یا یک دولت فراهم می کند اگر چه طبق این روش تیم مدیریتی به عنوان مشاور انجام وظیفه می کند اما ممکن است در فعالیت های عملیاتی نیز درگیرشوند.

سرمایه گذاری مستقیم خارجی:

شرکت ها به صورت فزاینده ای از #سرمایه_گذاری مستقیم خارجی جهت ورودبه بازارکشور میزبان اتفاده می کنند معمولا سرمایه گذاری مستقیم خارجی می تواند به دو صورت انجام شود:

۱- سرمایه گذاری مشترک

۲- تاسیس یک واحد با مالکیت کامل

در یک سرمایه گذاری متشرک دو یا چند کشور مشارکتی را به وجود می اورند و در مالکیت ریسک سود و کنترل شرکت جدید به نسبت میزان سرمایه گذاری سهیم می شود سه نوع عمده سرمایه گذاری مشترک عبارتند از:

۱- سرمایه گذاری مشترک بین یک کشور خارجی و یک کشور خصوصی محلی
۲- سرمایه گذاری مشترک بین شرکت خارجی و دولت محلی
۳- سرمایه گذاری مشترک بین تعدادی از شرکت های خارجی بدون شریک محلی
شرکت هایی که در گذشته رقبای سرسختی برای یکدیگر محسوب می شدند اکنون جهت ارتفای موقعیت رقابتی خود ورود به بازارهای خارجی کاهش هزینه و افزایش سرمایه به سرمایه گذاری مشترک اقدام می کنند برای مثال رقبایی از قبیل شرکت جنرال الکترونیک غول صنعتی امریکا و شرکت فانوک کارخانه بزرگ ژاپنی در صنایع الکترونیک جهت ارتفای موقعیت رقابتی به سرمایه گذاری مشترک تحت عنوان گروه اتوماسیون جی ای فانوک اقدام کردند.

تاسیس یک واحدبامالکیت کامل:

یعنی اینکه یک شرکت خارجی مالکیت کامل سک شرکت تولیدی را به دت آورد و طبعا تمام عملیات شرکت را نیز خود به دست خواهد گرفت در این روش شرکت مسئولیت تمام وظایف #استراتژیک و عملیاتی را به عهده میگیرد ، و به تنهایی تمام ریسکها را می پذیرد و نیز منحصرا از درامدهای شرکت منتفع می شود.

پیمانهای استراتژیک:

عبارت است از پیمانهایی که بر اساس ان شرکتها برای به دست اوردن توان رقابتی از #منافع یکدیگر به طور مشترک استفاده کنند. بر خلاف سرمایه گذاری مشترک که طبق ان شرکتها برای ایجاد یک ازمان مستقل جدید ، هر کدام سهمی از منابع را تامین می کنند پیمان استراتژیک، شرکت جدیدی زا به وجود نمی اورد بلکه صرفا به ارتقای سطح خمکاری بین شرکتها می انجامد .
علت ایجاد پیمانهای استراتژیک، تمایل شرکتها به سهیم شدن در منابع تکنولوژی، تولید و #بازاریابی میباشد. شرکتهای مایکروسافت ،دیجیتال پیمانی را به وجود آوردند، که در آن تلاش های مشترکی جهت طراحی نرم افزار صورت می گیرد. بیشترین پیمانهای استراتژیک در میان شرکت های امریکای شمالی ، اروپا و آسیای جنوب شرقی به وجود می آید.

استراتژی های مختلف انتخاب بازار هدف

سه نوع #استراتژی برای طبقه بندی بازار هدف وجود داراد.

۱- #استراتژی_بازاریابی یکسان:

اگر سازمان فقط یک نوع محصول یا خدمتی را به بازار عرضه کند و کوشش نماید با یک برنامه بازاریابی همه خریدارن را جذب نماید.برای مثال سالهای متمادی #کوکا_کولا به صورت نوشابه غیر الکلی با طعم بخصوص و در بطریهای یک اندازه به بازار عرضه می شد و یک شعار تبلیغاتی داشت. در این حالت و وضعیتهای مشابه شرکت به تفاوتهای نیاز خریداران و یا تفاوت منحنیهای تقاضا که بازار را تشکیل میدهند توجهی ندارادو بازار را به صورت یک مجموعه در نظر می گیرد .و نیاز مشابه و معمول مصرف کنندگان را براورده می کند. این نوع استراتژی به علت اقتصادی بودن طرفداران زیادی دارد زیرا هر چه خط تولید محدودتر باشد هزینه های تولید و نگهداری محصولات موجود و همچنین هزینه های مربوط به حمل ونقل کاهش می یابد.
در بازاریابی یکسان هزینه های تبلیغاتی نیز به حداقل میرسد. در این نوع استراتژی به تحقیقات و برنامه ریزیهای گوناگون برای هر خرده بازاری تیازی نیست در نتیجه هزینه های فعالیتهای بازرگانی در سطحی پایین نگه داشته می شود.

۲- استراتژی بازاریابی تفکیکی:

با استفاده از این استراتژی سازمان تصمیم میگیرد در چند خرده بازار یا همه خرده بازارهای یک بازار فعالیت داشته باشد در این حالت برای هر خرده بازار محصول یا برنامه های #بازاریابی مجزایی تهیه میکند وبا عرضه محصولات گوناگون و بهره گیریاز برنامه های بازار یابی متفاوت مقدار فروش را افزایش داده هر خرده بازار را بیشتر در اختیار می گیرد برای نمونه گروه صنعتی ملی با ساخت محصولات مختلف سعی دارد طبقات مختلف مردم را جزو مشتریان خود کند در سالهای اخیر به دلایل شرایط سخت رقابتی بسیاری از شرکتهای تولیدی به استراتژی بازار یابی تفکیکی روی اورده اند این امر سبب شده است تولیدات گوناگون در انواع بسیار متفاوت با استفاده از روشهای مختلف توزیع به بازار عرضه شود امروزه در ایران نوشابه زمزم در شیشه هایی با اندازه های مختلف و بسته بندیهای متنوع به فروش می رسد استفاده استراتژی بازاریابی تفکیکی بیش از بازاریابی یکسان در افزایش فروش موثر است ولی در مقابل هزینه ها را نیز افزایش می دهد به همین دلیل نمی توان گفت این استراتژی کامل و مطلوب است از انجا که هدف این استراتژی افزایش حجم فروش است برخی از بازاریابان از ان پشتیبانی می کنندتولیدکنندگان محصولات بهداشتی و ارایشی غذایی پوشاک و لوازم خانگی حتی موسسات خدماتی سعی می کنند با توجه به شرایط بازار وامکانات خود بدرستی از این استراتژی استفاده می کنند .

۳-استراتژی بازاریابی تمرکزی:

در بازاریابی یکسان یا تفکیکی شرکت فعالیت خود را به کل بازار معطوف می دارد برخی از شرکتها راه حل سومی را انتخاب کرده اند بدین صورت که به جای تاکید بر سهم کوچکی از بازاری بزرگ سهم بزرگ از بازاری کوچک را حوزه فعالیت خود قرار دهند برای مثال شرکت فولکس واگن از چندی پیش فعالیت خود را روی ان قسمت از بازار اتومبیل متمرکز ساخت که خواستار وسایل نقلیه کوچک ،ارزان و بادوام بودند . شرکتهای تولیدی با استفاده از استراتژی بازار یابی تمرکزی می توانند در یک خرده بازار موقعیت مستحکمی به دست اورند به دلیل انکه گذشت زمان اطلاعات وسیعی در زمینه مختصات بازار کسب می کنند .تولید کنندگان لباس پرستاری ، ورزشی و کارگری از این نوع استراتژی استفاده می کنند وبا شناخت نیازها و ویژگی بازار ، تخصص ومهارت بیشتری می یابند.